سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ستودن بیش از سزیدن ، چاپلوسى کردن است ، و کمتر از آنچه باید درماندگى است یا رشک بردن . [نهج البلاغه]

کلبه عشاق
نویسنده :  محمدهادی پاک پرور
خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روب رو شد. قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف می زد! رو به خانم گفت؛ اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم. خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد. قورباغه به او گفت؛ نذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم. هر آرزویی که برایت برآورده کردم، 10 برابر آنرا برای همسرت برآورده می کنم! خانم کمی تامل کرد و گفت؛ مشکلی ندارد. آرزوی اول خود را گفت؛ من می خواهم زیباترین زن دنیا شوم. قورباغه به او گفت؛ اگر زیباترین شوی شوهرت 10 برابر از تو زیباتر می شود و ممکن است چشم زن های دیگر بدنبالش بیافتد و تو او را از دست دهی. خانم گفت؛ مشکلی ندارد. چون من زیباترینم، کس دیگری در چشم او بجز من نخواهم ماند. پس آرزویش برآورده شد. بعد گفت که من می خواهم ثروتمند ترین فرد دنیا شوم. قورباغه به او گفت شوهرت 10 برابر ثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگی تان لطمه بزند. خانم گفت؛ نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است. پس ثروتمند شد. آرزوی سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرایی برآورده کرد. خانم گفت؛ می خواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم! نکته اخلاقی: خانم ها خیلی باهوش هستند. پس باهاشون درگیر نشین. قابل توجه خواننده های مونث؛ اینجا پایان این داستان نبود. لطفاً ادامه مطلب را ببینید و برید حالشو ببرید. . . . . . . . مرد دچار حمله قلبی 10 برابر خفیف تر از همسرش شد.

دوشنبه 88/4/22 ساعت 9:52 صبح

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سه آرزوی زن
عشق پایدار
فهرست
2007 :کل بازدیدها
0 :بازدید امروز
0 :بازدید دیروز
درباره خودم
کلبه عشاق
محمدهادی پاک پرور
این وبلاگ برای افراد واقعا عاشق طراحی شده است
حضور و غیاب
لوگوی خودم
کلبه عشاق
لوگوی دوستان
اشتراک
 
فهرست موضوعی یادداشت ها
داستانهای عشقی[2] .
طراح قالب